سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عضو وبلاگ گروهی

وبلاگی برای دهه ی77تا دهه ی 81 می توانند عضو این وبلاگ گروهی شن .

 

این وبلاگ شامل است از :تفاوت سال ها ،کار ها ی گروهی ،وموارد دیگر وبه خصوص هم در دی وهم یاری .

 

امید وارم به وبلاگ گروهی من بیا ییدومطمئین باشید که پشیمون نمی شید .خدانگهدار


[ یکشنبه 92/7/28 ] [ 10:14 صبح ] [ معصومه سادات مخبر ]

[ نظر ]

عید قربان ما

عید قربان امسال را هم کنار خانواده ام بودم .

قبل از هر چیز ممنونم از خداوند که قبل از عید برای ما روز عرفه را به جا گذاشته اند .

وقتی از خواب بلند شدم صدای ا لله اکبر

نماز عید به گوشم رسید .چه قدر زیبا بود صدای شنیدن آن الله اکبر .

موقع نماز ظهر وعصر که رسید به نماز ایستادم نمی دانم ولی نماز خواندن در روز عید یک حال وهوایخوبی داشت .

خداوند روز عید به خوانواده یمن دو کادو داد که اولیش خوب بودن حال مادربزرگم ،

که بسیار بسیاربسیار بیمارند خوب بود برای همین موضوع سه بار شکر الله

شکر الله شکر الله ودومیش که نمی تونم بگم فقط می تونم بگم به آرزو رسیدن برای همین هم سه بار شکر الله شکرالله شکرالله،

وسومیش برای ما مدرسه ای ها سه روزتعطیلی  عالی عالی بود .

برای همین هم سه بار شکر الله شکرالله شکرالله 


 


[ پنج شنبه 92/7/25 ] [ 5:55 عصر ] [ معصومه سادات مخبر ]

[ نظر ]

خاطرهای از مدرسه

قبلها که سال چهارم بودم یک روز خانم مان داشت مسئله ی ریاضی را با بچه ها حل میکرد .یعنی چی؟باید فکر کرد

 

آن موقع ما آماری بودیم مثلا:آمار 1   5 27  6  8>این طوری بود .

 

بیشتر بچه ها آمده بودند ویک دفعه یکی از دوستا نم که خیلی هم دوستش دارم گفت :<همه صاهاب دارن فقط ما بی سهاب موندیم >همهی کلاس عین بمب ترکید .خیلی خنده‌دار

بدبخت انگار خودش متوجه نشده بود که چی گفت .بعد از یک نفر خا نممان گفت <آمار 25 وبعدش گفت بیا حالا توهم ساهاب دار شدی >همه دوباره خندیدند پوزخند.

 

ولی خوب دیگر آن مدرسه ودانش آموزان ومعلمش را نمی بینم. گریه‌آور

 

یک روز وقتی سوم دبستان بودم یک دانه از بچه ها در درس علوم به پستانداران می گفت پُستان داران وهمیشه بچه ها به این کلمه می خندیدند خیلی خنده‌دار


[ پنج شنبه 92/7/18 ] [ 10:14 صبح ] [ معصومه سادات مخبر ]

[ نظر ]

بلخره وقت کردم بنویسم .

dostanazez khoshhalam azaenka dobaratavanastaamdobara ba jaehamaganekahamaemabaanadatkardaemmbeaem.vadobarakhandavshadehaeshomarababenam.badazaenhamahasratnavashtandar,ablagmtavanastam banavesam.vakhohalamhcaen kahanozham shomabamanahametmedahen .dosathndaram nostazezshomamasomasadatmokhbar


[ دوشنبه 92/7/15 ] [ 7:44 صبح ] [ معصومه سادات مخبر ]

[ نظر ]

بالاخره اومدم با کلاغ سیاه

بعد از این همه در س خواندن زیاد بلخره وقت کردم بیام .خب سلام به همه ی پارسی بلاگی های عزیز .چه خبر از کارو زحمت کشیدن.

خیلی قشنگ معلومه که پارسی بلاگ جمعه ها پنج شنبه شلوغ میشه .آخه کلاغ سیاه رفت جمعیت برام خبر آورده .

حالا بدون شوخی همه کسانی که تلاش و کوشش می کنند خسته نباشید.

راستی یه خبردارم :من در کنار درسم وتابستان های قبل کتاب می نوشتم وفکر کنم به زودی یهنی به زودی زود نه ولی پخش میشه .

ولی هر کی از این کلاغ سیاه ها می خواد بیاد تا بهش بدم . تازه الان هم کلاغ سیاه پیشم .قار قار ،بفرمایین اینم صداش برای اینکه مطمیئن شوید 

 


[ پنج شنبه 92/7/4 ] [ 12:5 عصر ] [ معصومه سادات مخبر ]

[ نظر ]

<      1   2   3   4   5   >>   >
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید