کاشچی من همه رو دوست داشتم . من خودم رو دوست ندارم ، مامانی زانوش درد می کند.
من خواهرام رو زیاد زیاد دوست ندارم ها ولی یک ذره چم دوستشون دارم آخه خواهرای کوچیچ خیلی بهترن .
خواهرای بزرگ هم خیلی خوبن ها اما سنشون اندازه بچه کوچیچ ها نیست .
کاشچی من هم می رفتم سال دوم مهد کودچ .
من به خواهرام می گم اینقدر سر کامپیوتر نشینید ، وقت منه اما اونها حرف منو گوش نمی دهند.
من داد نمی زنم ، من دروغ نمی گم ، من حرفای بد نمی زنم آخه اینها کارای بدیه .
ضمناً من دوست دارم چسی موهامو نچشه مخصوصاً نوزادها چه می خوان سلام کنند . آخه هر وقت می خوام موسشون کنم موهامو می چشن .
بابا اون بالا رو پاچش کنید بنویسید من خودم رو دوست دارم ، خواهرام رو هم خیلی دوست دارم .
اسم پستم ام خودم گفتم ها . ( دیچته پاره ) خوبه دیجه؟! نه ؟!
تمام ، بای بای
( نوشته شده با حفظ امانت و انعکاس لهجه معصومه سادات )