از بعضی از آدم ها متنفرم
از آدم هایی که هی خود را از دیگران بر تر میدانند متنفرم.
و همچنین کسانی که مثلا بهت می گن تو چه قدر لوسی و یا چه قدر زود بهت بر می خوره در حالی که خود اون افراد هم این قدر سریع تر از سریع بهشون بر می خوره وخیلی هم لوسن .
یا افرادی که حاضر نیستند گناه خودشون رو قبول کنند.
افرادی که در حال حاظر همه کار می کنند .
مثلا :کسانی که سر کامپیو ترند و بعد تو میای پیششو ن دعوات می کنند وبه تو میگن بری کنار در حالی که خودشون دم به ساعت تا تو م یری سر کامپیتر سرشون تو صفحه ی مانیتورت هست .
یاکسانی که با یک نفر حی رمزی صحبت می کنن و باهم می خندن وهمه کار با هم می کنند تا لج تو رو در بیارن وبا تو هم بد رفتار ی می کنن.
یا از آدم هایی که توقع دارند تو همه چیز رو بهشون بگی حتی مجبورتمی کنن چیز هایی هم که نمی خوای بگی بگی .
ویا بعضی اوقات وقتی داری با یک نفر جدی حرف می زنی زیر آب تو می زنن .
واز افرادی که عید را برای خودشون غمگین می کنند ویا توی عید که همه خوش حالند و به جاهای دیدنی وکشور های دیگر ویا شهر ها ی دیگر میرن و اون وقت ا اون ها توی خونه نشستن و دارن به کار خودشون میرسن واصلا اهمیتی نمی دن .
یا کسانی که صبح از خواب بلند میشن والکی یا غیر الکی بهت گیر می دن در حالی که با بقیه به مهربان ترین صورت بر خورد می کنند .
ویا آدم هایی که تو رو ضعیف واقع می کننویا کسانی که اگه یک رازی بهشون میگی یری می رن فاش میکنن .
وکسانی که خبرچین ویا دروغگو هستند .
در حالی که تو نمی خوای با رفتار زور گویانه عمل کنی بلکه می خوای با رفتاری انسانی عمل کنی.
یه نفر هم اونجا برای مزه پرونی میگه اون دلش خیلی مهربونه.
ویا کسانی که عین کنه می خوان بهت بچسبند ویا کسانی که اصلا تو را آدم حساب نمی کنند .
[ پنج شنبه 93/3/8 ] [ 1:42 عصر ] [ معصومه سادات مخبر ]
[ نظر ]