سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیلی کیف می ده !!!

یکی بود یکی نبود

غیر از خدا هیچکس نبود

زیر گنبد کبود نون و پنیر و پسته بود

یک روزی از روزهای قدیم امروز بود که من رفتم پیش دبستانی . اینقدر مدرسه کیف می ده که نگو . یک روز سر کلاس نمی دونم چرا مثل تلمبه ترکیدیم ، یعنی از خنده ترکیدیم .

امروز سر کلاس گل بازی کردیم و درس خوندیم و درس گرفتیم . امروز خانوم از من درس پرسید و من همه رو بلد بودم . ما به جای این که بریم توی حیاط زنگ تفریح توی کلاس بازی می­کنیم .

اگه شبا زود بخوابم صبح خوب بیدار می شم اما اگه نخوابم بد اخلاق می­شم .

شما­ها هم شبها زود بخوابید .


[ دوشنبه 87/8/27 ] [ 5:2 عصر ] [ معصومه سادات مخبر ]

[ نظر ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید